گروه سیاسی دفاعپرس- آزاده حاجی غلامی؛ روزهای اخیر در محافل رسانهای و سیاسی صحبتهای متعددی در مورد «انپیتی» میشود که در این رابطه باید گفت «پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای» یا «انپیتی» معاهدهای بینالمللی برای پیشگیری از توسعه سلاحهای هستهای است که در سال ۱۹۶۸ به امضای کشورهای عضو این پیمان رسید و از دو سال پس از آن یعنی در تاریخ ۱۹۷۰ به صورت رسمی برای اعضا، لازمالاجرا شد و از سال ۱۹۶۸ نیز ایران بهصورت داوطلب به کشورهای عضو این پیمان آن هم به صورت داوطلبانه ملحق شد و بعد از آن روند فعالیتهای هستهای کشورمان تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار گرفت.
البته هر چند اکثریت کشورهای جهان عضو این پیمان هستند، ولی برخی کشورها مانند هند، پاکستان و کره شمالی به همراه رژیم صهیونیستی این معاهده را نپذیرفتند؛ در این بین آمریکا در کنار روسیه، چین، فرانسه و انگلیس از جمله کشورهای عضو هستند که متعهد شدند در ساخت یا انتقال سلاح هستهای به دیگر کشورها کمک نکنند، اما امکان استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای را در اختیار دیگر کشورها قرار دهند و مهمتر از همه اینکه تعهد دادهاند در بلندمدت، نسبت به خلع سلاح هستهای کشور متبوعشان هم اقدام کنند.
همچنین کشورهای عضو این پیمان از جمله ایران متعهد هستند که بهدنبال ساخت یا دستیابی به سلاح هستهای نباشند به همین دلیل در طول سالهای پس از عضویت ایران در پیمان مورد اشاره، کشورمان فعالیت صلحآمیز هستهای داشته و اجازه بازرسیهای متعدد در طول این سالها به بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی داده و همان کارشناسان بر صلحآمیز بودن این فعالیت اذعان داشتهاند که این خود سندی بر اثبات فعالیت متعهدانه ایران براساس قوانین معاهده انپیتی است.
اما در اینجا یک سوال مطرح است و آن این که در تمام سالهای گذشته ایران پرده از فعالیت هستهای خود برداشته و به بازرسان در هر زمان اجازه بازرسی داده است و حتی برخی از فعالیتهای خود را طی برجام، متوقف کرد؛ حال چرا بر سر داشتن انرژی هستهای ایران این همه حساسیتهای مضاعف و غیر متعارف وجود دارد و حتی آمریکا و رژیم صهیونی چنین هزینههای میلیون دلاری را برای حمله به تاسیسأت هستهای ایران متحمل میشوند؟
شاید برای پاسخ به این سوال باید گفت علت این حساسیتها در قبال استفاده از فناوری صلح آمیز هستهای توسط ایران، باز میگردد به همان شعار اصلی انقلاب اسلامی ایران یعنی «نه شرقی، نه غربی»؛ بدین معنی که، چون جمهوری اسلامی ایران به دولتهای غربی و شرقی وابسته نیست و مسیر استقلال خود را طی میکند در معرض این گونه اقدامات غربیها قرار گرفته است.
پس چنانچه کشورمان مسیر «استقلال و آزادی» را در پیش نمیگرفت و مانند برخی کشورهای دیگر وابسته و به نوعی مستعمره بود، قطعا داشتن انرژی هستهای را حق مسلم ایران میدانستند، اما اکنون، چون چنین سیاستی در کشورمان حاکم نیست و از سوی دیگر رسیدن به دستاوردهای هستهای توسط دانش بومی به دست آمده، توسعه صنعت هستهای را برابر با ساخت سلاح هستهای معرفی میکنند تا بدین وسیله آنچه تاکنون در این صنعت به دست آمده را به بهانه تولید سلاح هستهای، نابود کنند البته ناگفته نماند که صنعت هستهای ایران فقط بهانه است بدین معنی که چنانچه این صنعت هم نباشد کشورهای به ظاهر قدرتمند موضوعات دیگری مانند حقوق بشر را دستمایه اقدامات خود علیه ایران قرار میدهند.
بنابراین با توجه به حملاتی که در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه رژیم صهیونی ـ آمریکایی علیه صنعت هستهای کشورمان انجام شد نشان میدهد عضویت در «پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای» و رعایت کامل این پیمان بین المللی از سوی ایران برای دولتهای غربی به پرچمداری آمریکا و رژیم کودک کش صهیونیستی به اصطلاح «محلی از اعراب» ندارد و آنها برای هر کاری که میخواهند انجام دهند، پایندی کشورهای دیگر به قوانین بین المللی اهمیتی ندارد لذا اقدام به نابودی هر آنچه موجب پیشرفت و قدرت ایران مانند انرژی هستهای میشود، میکنند.
انتهای پیام/231